درس سوّم: خداشناسى از دو راه مطمئن
درباره خداشناسى از دورترين زمان تا امروز كتابها نوشته شده و بحثها و گفتوگوهاى فراوانى در ميان دانشمندان و غير دانشمندان بوده است. هر كدام براى پى بردن به اين حقيقت راهى را انتخاب كرده اند; امّا از همه راهها، بهترين راهى كه مى تواند ما را به زودى به اين مبدأ بزرگ جهان هستى نزديك سازد دو راه است:
1. راهى از درون (نزديك ترين راه)
2. راهى از برون (روشن ترين راه)
در قسمت اوّل سرى به اعماق وجود خود مىزنيم و نداى توحيد را از درون جان خود مىشنويم. و در قسمت دوم در عالم پهناور آفرينش به گردش مى پردازيم و نشانههاى خدا را در پيشانى تمام موجودات و در دل هر ذره اى مشاهده مىكنيم هر كدام از اين دو راه، بحثهاى طولانى دارد; امّا كوشش ما اين است كه در يك گفتار فشرده، هر يك از اين دو راه را اجمالا مورد بررسى قرار دهيم:
الف - راهى از درون
درست به اين چند موضوع بينديشيم:
1. دانشمندان مى گويند: هر انسانى را كه فكر كنيد، از هر نژاد و هر طبقه اى كه باشد اگر او را به حال خود واگذارند و تعليمات خاصى نبيند و حتى از گفتوگوهاى خداپرستان و مادىها عريان شود; خود به خود متوجّه نيروى توانا و مقتدرى مىشود كه مافوق جهان ماده است و بر تمام جهان حكومت مىكند.
او در زواياى قلب و اعماق دل و روان خويش احساس مىكند كه ندائى لطيف و پر از مهر و در عين حال رسا و محكم وى را به طرف يك مبدأ بزرگ علم و قدرت كه ما او را خدا مىناميم مىخواند. اين همان نداى فطرت پاك و بى آلايش بشر است.
2. ممكن است غوغاى جهان مادى و زندگى روزانه و زرق و برقهاى حيات، او را به خود مشغول سازد، و موقتاً از شنيدن اين ندا غافل شود; امّا هنگامى كه خود را در برابر مشكلات و گرفتارىها مشاهده مىكند; هنگامى كه حوادث وحشتناك طبيعى همانند سيلها و زلزلهها و طوفانها و لحظات پراضطراب يك هواپيما در يك هواى نامساعد و خطرناك به او حملهور مىشوند، آرى در اين هنگام كه دست او از تمام وسائل مادى كوتاه مى گردد و هيچ گونه پناهگاهى براى خود نمىيابد، اين ندا در درون جان او قوت مى گيرد، احساس مىكند كه از درون وجودش قدرتى او را به سوى خود مى خواند، قدرتى كه برتر از تمام قدرتها است، نيروى مرموزى كه همه مشكلات در برابر او سهل و ساده و آسان است.
كمتر كسى را مى توانيد پيدا كنيد كه در برابر حوادث سخت زندگى چنين توجهى را پيدا نكند و بى اختيار به ياد خدا نيفتد و همين موضوع است كه نشان مىدهد ما چقدر به او نزديكيم و او چقدر به ما نزديك است او در روح و جان ماست.
البته نداى فطرت هميشه در درون جان آدمى هست ولى در اين لحظات قوت بيشترى مىيابد.
3. تاريخ به ما نشان مىدهد قدرتمندانى كه در لحظات آرامش و عادى حتى از بردن نام خدا ابا مىكردند، امّا به هنگامى كه پايههاى قدرت خود را متزلزل و كاخ هستى خود را در حال فرو ريختن مىديدند، دست به دامن اين مبدء بزرگ مى شدند، و نداى فطرت را به روشنى مى شنيدند.
تاريخ مىگويد: هنگامى كه فرعون در ميان امواج خروشان; خود را گرفتار ديد و مشاهده كرد، آبى كه مايه حيات و آبادى كشور او و سرچشمه تمام قدرت ماديش شده بود، اكنون فرمان مرگ او را اجرا مىكند، و در برابر چند موج كوچك عاجز مانده و دستش از همه جا كوتاه هست، فرياد زد: «الان اعتراف مى كنم كه جز خداى بزرگِ موسى هيچ معبودى نيست» اين ندا در حقيقت از درون فطرت و جان او برخاست. نه تنهافرعون، تمامكسانىكه درشرايط اوقرار مىگيرند; همين ندا را به روشنى مىشنوند.
4. خود شما هر گاه به اعماق دلتان مراجعه كنيد تصديق مى كنيد كه نورى در آنجا مىدرخشد و شما را به سوى خدا مى خواند، شايد بارها در زندگى حوادث مشكل و طاقت فرسا و بن بستها براى شما پيش آمده كه دستتان از تمام وسائل عادى براى حل آن كوتاه شده است در آن لحظات حتماً به خاطر شما، اين حقيقت آمده است كه نيروى مقتدرى در اين عالم هستى است كه مى تواند آن مشكل را به راحتى حل كند.
در اين لحظات، اميد آميخته با عشق به آن مبدأ روح و جان شما را در بر گرفته و ابرهاى تيره و تار يأس را از قلب شما دور ساخته است. آرى اين نزديك ترين راهى است كه هر كس از درون جان خود مى تواند به سوى خدا و مبدأ جهان هستى بيابد.
تنها يك سؤال:
مىدانيم اين سؤال ممكن است براى بعضى از شما پيدا شود كه آيا اين احتمال وجود ندارد كه ما بر اثر تعليماتى كه از محيط، و پدر و مادر گرفته ايم در مواقع حسّاس به اين فكر فرو مى رويم؟ و دست تقاضا به درگاه خدا برمى داريم؟
ما به شما در اين سؤال حق مى دهيم و پاسخ جالبى براى آن داريم كه در درس آينده خواهيد خواند.
قرآن مجيد مىفرمايد:
(فاذا ركبوا فى الفلك دعوا الله مخلصين له الدين فلما نجاهم الى البر اذا هم يشركون);
هنگامى كه به كشتى سوار شوند و ضربات طوفان و امواج كوه پيكر; آنها را به مرگ تهديد كند خدا را از روى اخلاص مى خوانند، امّا هنگامى كه خداوند آنها را نجات داد و به ساحل نجات آورد، او را فراموش كرده و دامن بتها را مىگيرند».
فكر كنيد و پاسخ دهيد
1. سعى كنيد آيه بالا را با شماره آيه و سوره و معنى آن، كلمه به كلمه حفظ كنيد و تدريجاً به زبان قرآن آشنا شويد.
2. آيا براى شما هرگز حادثه پيچيده اى رخ داده كه دست شما از همه جا كوتاه شده باشدوتنهابهاميدلطفپروردگارباشيد؟ (ضمنمقاله يا سخنرانى كوتاهى آن را شرح دهيد)
3. چرا اين راه را نزديك ترين راه ناميديم؟
نظرات شما عزیزان: